جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بی یاور: (تعداد کل: 1)
بی یاور
[وَ] (ص مرکب) بی کمک. بی معین. بی مددکار :
دنیا خطر ندارد یک ذره
سوی خدای داور بی یاور.ناصرخسرو.
در آن حیرت آباد بی یاوران
زدم قرعه بر نام نام آوران.نظامی.
رجوع به یاور شود.
دنیا خطر ندارد یک ذره
سوی خدای داور بی یاور.ناصرخسرو.
در آن حیرت آباد بی یاوران
زدم قرعه بر نام نام آوران.نظامی.
رجوع به یاور شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.